کد مطلب:148556 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:119
دیدار امام حسین با رسول خدا در عالم خواب
روایت شده: در شب خروج، امام كنار قبر پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و عرض
كرد: «سلام بر تو ای رسول خدا صلی الله علیه و آله، من حسین پسر فاطمه علیهاالسلام فرزند تو و فرزند دختر تو هستم و سبط توام كه مرا در میان امتت جانشین خود كردی، بر این مردم گواه باش، مرا تنها گذاشتند و امر مرا تباه ساختند و به تو از دست این مردم شكایت می كنم، تا به تو بپیوندم.» سپس برخاست و به نماز مشغول شد. [1] .
آنگاه اندكی خواب امام را فراگرفت، در عالم خواب، رسول خدا صلی الله علیه و آله را دید و به او عرض كرد، «نیاز و میلی به دنیا ندارم مرا بسوی خود ببر.»
پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود: «ناچار باید به دنیا بازگردی تا شهادت نصیب شود و به آنچه كه خداوند از پاداش بزرگ، برایت مقدر كرده برسی، تو و پدرت و برادر و عمو و عموی پدرت در روز قیامت در یكجا محشور شده و وارد بهشت می شوید.» [2] .
سخن در اینجا بسیار است، آنرا از همین جا رها كرده، نظری به ماجرای كاروان حسین علیه السلام در مكه می افكنیم. [3] .
كرد: «سلام بر تو ای رسول خدا صلی الله علیه و آله، من حسین پسر فاطمه علیهاالسلام فرزند تو و فرزند دختر تو هستم و سبط توام كه مرا در میان امتت جانشین خود كردی، بر این مردم گواه باش، مرا تنها گذاشتند و امر مرا تباه ساختند و به تو از دست این مردم شكایت می كنم، تا به تو بپیوندم.» سپس برخاست و به نماز مشغول شد. [1] .
آنگاه اندكی خواب امام را فراگرفت، در عالم خواب، رسول خدا صلی الله علیه و آله را دید و به او عرض كرد، «نیاز و میلی به دنیا ندارم مرا بسوی خود ببر.»
پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود: «ناچار باید به دنیا بازگردی تا شهادت نصیب شود و به آنچه كه خداوند از پاداش بزرگ، برایت مقدر كرده برسی، تو و پدرت و برادر و عمو و عموی پدرت در روز قیامت در یكجا محشور شده و وارد بهشت می شوید.» [2] .
سخن در اینجا بسیار است، آنرا از همین جا رها كرده، نظری به ماجرای كاروان حسین علیه السلام در مكه می افكنیم. [3] .
[1] همان مدرك، ص 327.
[2] همان مدرك، ص 328.
[3] رواياتي نقل شده كه هنگام خروج امام و يارانش از مدينه، گروههايي از فرشتگان مسلح به حضور حضرت آمدند و تقاضا كردند كه ما آماده ي كمك به تو هستيم. همچنين گروههايي از جنيان مسلمان به كمك آمدند، امام لقاي خدا را كه در آن عزت اسلام بود خواست. (در اين باره به بحار، ج 44، ص 330، و 331 مراجعه كنيد.).